مصطفی عابدینی

«مصطفی عابدینی» خوشنویس مطرح و جوان شهرستان «آبیک» متولد سال 1356 خورشیدی است که این هنر را به طور جدی از سال 69 آغاز کرده و در سال 77 موفق به اخذ مدارک حرفه‌ای (ممتاز و فوق ممتاز) در زمینه هنر خوشنویسی شده است. وی که از سال 79 سرپرست و مدرس انجمن خوشنویسان آبیک است، تا به امروز موفق به کسب مقام‌های زیادی در کشور شده است و دستیابی به حدود 40 رتبه استانی و کشوری و شرکت در بیش از 60 نمایشگاه جمعی را در کارنامه خود دارد.

 

 

گفتگو با خطاط خوش‌آتیه شهرستان آبیک

  •  چطور شد وارد حوزه خوشنویسی شدید؟
  • عقیده دارم تقدیر هر کسی از قبل مشخص شده است و برای من هم اینگونه رقم خورده بود که سمت خوشنویسی بیایم. اما عوامل زیادی در پیشرفت من در خطاطی و ادامه دادن راه در این مسیر دخیل بودند. بجاست از نخستین استادم مرحوم «ارشد املشی» یاد کنم که ایشان در آبیک معلم خوشنویسی مدارس بودند و بنده از حضور ایشان نهایت استفاده را بردم و آن قدر به خوشنویسی علاقه‌مند بودم که حتی وقتی به دبیرستان رفتم، سر کلاسشان که در مقطع راهنمایی برگزار می‌شد، می‌رفتم و در آن زمان هیچ کلاس خوشنویسی در آبیک نبود و آقای املشی که مشوقم بودند، همیشه با روی باز پذیرای من در کلاس‌هایشان بودند. بعد از دوره دبیرستان، در فروردین 77 که به منزل دایی‌ام در قزوین آمده بودم، تابلوی بزرگ و نفیس خط که در خیابان خیام با قلم درشت نوشته شده بود، خیلی نظر من را به خودش جذب کرد. به داخل مغازه رفتم و اولین برخورد و آشنایی من با «میرحیدر موسوی» از همین جا شروع شد که این سعادت نصیبم شد تا بتوانم سال‌ها ازمحضرشان بهره بگیرم؛ البته پیش از آشنایی با آقای موسوی، 2 سالی که در مرکز تربیت معلم دانشجو بودم، از راهنمایی‌های «رضا زدوار» استفاده کردم که بیشتر در زمینه سیاه‌مشق کار می‌کردند.
  •  چه عاملی شما را جذب خوشنویسی و استادانش کرد؟
  • فکر می‌کنم این به سلیقه و پسند هر شخص بستگی دارد که وارد چه حوزه‌ای شود و این که در مراحل بعدتر کدام استاد را انتخاب کردم، بستگی به شیوه برخورد، نحوه آموزش و خط قوی آن استاد داشت. معتقدم در دیگر نقاط استان هم، همان توان بالای خوشنویسی قزوین دیده می‌شود.
  •  در آغاز کار روزی چند ساعت تمرین می‌کردید؟
  • زمانی که آقای زدوار استادم بود، بیشتر نگاه می‌کردم و کمتر می‌نوشتم. واقعاً از خطاطی‌شان لذت می‌بردم، ولی بعد از آن 2 سال، به طور متوسط روزی 2 تا 3 ساعت تمرین می‌کردم. مقدار زمانی که برای تمرین صرف می‌شود، به جریان زندگی بستگی دارد و خیلی نمی‌شود زمان دقیقی برایش در نظر گرفت. در مورد ساعتی که در طول روز برای خوشنویسی انتخاب می‌کنم اوایل فکر می‌کردم، صبح‌ها بهترین زمان است. اما بعدها فهمیدم که هر چه قدر به عصر نزدیک‌تر شودم، آمادگی بیشتری برای نوشتن پیدا می‌کنم که بعدها از چند استاد بنام هم شنیدم که بهترین زمان برای خوشنویسی را در ساعات عصرگاهی می‌دانند. در کل می‌کوشم تمرین و اجرا (هر دو را با هم) در طول روز داشته باشم.
  •  عامل اصلی پیشرفتتان در این سال‌ها چه بوده است؟
  • 2 عامل را می‌توانم به عنوان عوامل اصلی نام ببرم. یکی حس هنرجو و هنرآموز بودن است که همیشه با من بوده است و خواهد بود و هنوز هم برای هر خطی که می‌نویسم، نظر استادانم را جویا می‌شوم. نه فقط برای اینکه تشویق شوم، بلکه تشنه یادگیری هستم و هر بار که خطم را نشانشان می‌دهم، نکته تازه‌ای را می‌آموزم. عامل دوم پشتکارم در این راه است. در کل نظرم این است که اگر قرار باشد کار حرفه‌ای انجام دهیم لازمه‌اش آن است که زندگی‌مان با آن هنر عجین شود. من دائماً ذهنم درگیر خط است. به آن فکر می‌کنم و همیشه به خط خودم و دیگران نگاه می‌کنم و مدام خط آموزش می‌دهم و بیشتر ساعات زندگی من با خط می‌گذرد.
  •  زیاد نوشتن را عامل موفقیت در خوشنویسی می‌دانید؟
  • زیاد نوشتن لازم است، ولی کافی نیست. فکورانه نوشتن و آگاهانه نوشتن مهم‌تر است. لازمه‌اش این است که مشق نظری خوبی داشته باشیم. منظورم از مشق نظری خوب این است که طوری به خط نگاه کنید که اگر چشمتان را بستید بتوانید آن را در ذهن مجسم کنید. خروجی این مشق نظری، یک مشق عملی موفق می‌شود. در رساله بزرگ خوشنویس دوران «میرعلی تبریزی» هم آمده که زیاد نوشتن و فاصله نینداختن بین این نوشتن‌های طولانی خط را پوک می‌کند که این را می‌شود به «سواد» و «بیاض» (فضاهای مثبت و منفی) تشبیه کرد. همان طور که در خطاطی اگر بیاض نباشد و همه سواد باشد، جای تنفس و تعمقی هم باقی نخواهد ماند.

 

  •  نحوه پیاده کردن خط باید چگونه باشد؟
  • روش من این است که متنی را با دقت و وسواس زیاد انتخاب می‌کنم. پس از انتخاب متن بلافاصله شروع به اجرا نمی‌کنم و می‌گذارم چند روزی ذهنم با آن مطلب خو بگیرد. کلماتش را در ذهنم تجسم می‌کنم و یک روز که آرامش کامل دارم، اجرایش می‌کنم. بهترین مثال برای نحوه اجرا در خطاطی، صحنه شکار است. یک حیوان شکارچی برای گرفتن شکارش آرام آرام و بی‌سر و صدا نزدیک می‌شود و هنگامی که فاصله کمی پیدا می‌کند، حمله می‌کند و شکارش را به دست می‌آورد. اینکه بعضی با سرعت 20 بار می‌نویسند که یکی‌اش درست از آب در بیاید، روش درستی نیست. اگر از ابتدا مقدماتش درست فراهم شود با 2 یا 3 بار نوشتن به نتیجه می‌رسیم. منظورم از مقدمات موارد زیادی است؛ مثلاً روزی که می‌خواهیم خط را اجرا کنیم، باید استرس و اضطراب نداشته باشیم. به جسم و به ویژه دست نباید زیاد فشار بیاوریم. تراش قلم، نوع کاغذ، مرکب، زیردستی، فاصله چشم از کاغذ و نحوه نشستن هم بسیار مهم‌اند. باید بفهمیم در چه حالتی بهتر می‌توانیم بنویسیم و راحت‌تر هستیم.

 

  •  چقدر زمان برای اجرا و چقدر زمان برای پردازش خط صرف می‌کنید؟
  • اجرای یک دوبیتی تقریباً یک ساعت و پرداخت آن نزدیک به 6 ساعت زمان می‌برد. زمان زیاد برای پردازش کردن خیلی مهم نیست و مهم این است که کار نهایی شما کامل و بی‌عیب باشد. اگر زمان پردازش کم باشد، خیلی بهتر است، ولی وقتی کار هنوز ناقص است، باید زمان بیشتری صرف پرداخت کار شود. وقتی در یک گردهمایی از استاد «غلامحسین امیرخانی» درباره «تیغ‌کاری» و «پرداز زدن» سؤال شد، ایشان گفتند این نشان از بینش یک خطاط دارد که بداند بعد از اجرا کجا را باید کم و کجا را باید اضافه کند. این حسن بزرگی است، ولی این بدان معنا نیست که حرفی را که نوشته‌اید هنگام پرداز کلاً حذف کنید و دوباره بنویسید. درست پرداز زدن خودش هنر است.

همشهری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *